مهرسامهرسا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

آشیونه سه نفره ما

تابستان رویایی

1394/7/8 16:05
نویسنده : مهربان
673 بازدید
اشتراک گذاری

و باز هم بعد از بیش از سه ماه من اینجام که خاطرات فرشته ی دوست داشتنیمونو اینجا ثبت کنم.

تابستونی که گذشت شاید بشه گفت مرز قابل توجهی بوده بین دوران نوزادی و کودکی مهرسا. البته کاری به تعاریف علمی و کتابی ندارم. منظور من از دوران کودکی زمانیه که مفهوم بسیاری از اتفاقات اطرافش و حرف هایی که زده میشه رو نه تنها به خوبی درک می کنه بلکه قادره که فعالانه واکنش نشون بده. مثلا با استفاده از کلمات جواب بده. یا برای آوردن اون شی ئی که بهش گفته شده حرکت کنه، یا با اسباب بازی اونجور که بهش گفته شده بازی کنه. همه ی این اتفاقات هیجان انگیز و زیبا تابستون امسال رو برای ما منحصر به فرد کرد. تابستونی که شاید بشه گفت  در تک تک روزهاش شاهد انجام معجزاتی از دختر نازم بودم

 

شاید بشه گفت یکی از مهمترین این معجزات تکامل قدرت تکلم مهرسای ناز ما بود. به طوری که گستره ی لغاتی که تا 18 ماهگی حدود 40 تا بود الان که حدود دو ماه گذشته نزدیک به 200 واژست. یعنی تقریبا هر واژه ای که بشنوه رو میتونه تقلید کنه. اسم بیشتر میوه هارو بلده. اسم تمام اعضای خانواده من و باباش رو بلده و صداشون می کنه و خیلی چیزای دیگه...

 

در ادامه تعدادی از اتفاقات مهم فصل تابستون رو به روایت تصویر مرور می کنیم

اولین باری که خودش رفت روی صندلی آشپزخونه نشست. دیگه الان تقریبا میشه گفت صندلی غذای خودشو طلاق داده و بیشتر اوقات اصرار داره مثل ما روی همین صندلیا پشت میز بشینه

 

نمایی از خونه وقتی مهرسا خانوم مشغول بازیه!

 

دخترم عاشق اینه که تو کارای خونه به من کمک کنه. مخصوصا سبزی پاک کردن!

 

مهرسا در کنار محصولات مزرعه سنبک

 

مهرسا در حال شن بازی در مزرعه سنبک

 

اولین نقاشی دخترم

 

اولین بار که خودش به تنهایی از روی مبل بالا رفت و مشغول بازی با عروسکاش روی میز شد!

 

مهرسا و باباش در جشن توافق هسته ای

 

خانوم طلا در حال آرد بازی

 

سفر به چادگان

 

فرشته کوچولو در حال عبادت

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)